من یک مبتدی هستم

در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود

من یک مبتدی هستم

در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود

من یک مبتدی هستم

زود بیدار شدم تاسرساعت برسم
بایدامروز به غوغای قیامت برسم
من به قدقامت یاران نرسیدم ای کاش
لااقل رکعت اخر به جماعت برسم
آه مادر!مگرازمن چه گناهی سرزد
که دعاکردی وگفتی به سلامت برسم؟
طمع بوسه مدار ازلبم ای چشمه که من
نذردارم لب تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزه ست...دعاکن من نیز
این چنین کال نمانم به شهادت برسم
محمدمهدی سیار

پیام های کوتاه
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۳ , ۱۱:۱۶
    نماز
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

قبله به سمت جنوب شهر

مبتدی | يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۳۲ ب.ظ

این روزها، روزهای سفر عظیم حج است و در کوچه ها و بازارها نقل محافل سخن گفتن از سفر به منی و عرفات است. و بازگویی خاطرات و صحبت از اینکه فلان حاجی دوباره امسال هم به سفر حج مشرف شده است...

گاهی اوقات که این حرف ها را می شنوم به یاد شعر مرحوم آغاسی می آفتم که می گفت:

 دل خوش از آنیم که حج میرویم، غافل از آنیم که کج میرویم، کعبه به دیدار خدا میرویم ،او که همینجاست کجا میرویم

آری کعبه همین چند قدمی ماست، کعبه! خانه ی همسایه ی دیوار به دیوار ماست. کعبه همان خانه های جنوبی شهر، همان خانه های پائین خط راه آهن است! همانهایی که نمازهای پنج گانه خود را به سمت آنها بجای می آوری، آری همانهایی که راه قبله از خانه و پشت بام آنها می گذرد... کعبه همان جاست...

آه از دست ظاهر گرایانی که از کعبه جز سنگهایش را نمیبینند، نمی دانم چرا سیاهی کعبه آنها را به یاد سیاهی و بدبختی جامعه نمی اندازد. اما نباید تعجب کرد که در(( شهر کوران خورشید را دشنام دهند و تاریکی را بپرستند)). همان مردمی که اگر پول و سرمایه داشته باشی بالاترین جایگاه مهمانی برای توست و آه از زمانی که بی پول شوی! آنگاه چهره نا آشنای مردمان خواهی شد...

روی سخنم با توست، با توئی که به دور کعبه می گردی و سعی می کنی در صفا و مروه! آیا تا به حال شده به دور سر بچه یتیمی که توان مالی خرید حتی کیف و کفش مدرسه را هم ندارد بگردی و دست مهربانی بر سر او بکشی...

تا به حال شده دست پیرزن یا پیر مردی که فرزندانش به خاطر مشکلات مالی او را تنها گذاشته اند را بگیری...

چند روز پیش پسری را دیدم که صاحب خانه اسباب و اثاثیه شان را می ریخت بیرون، پدرش دیگر توان دادن اجاره خانه را نداشت و به او گفته بود که دیگر نمی خواد درس بخوانی، باید کار کنی تا بتوانیم خرجی خانه و اجاره دا در بیاوریم...

بد جور دلم پر است!!!

اصلا چه کسی گفته پیامبر و علی به یتیمان سرکشی می کردند؟! اصلا چه کسی دیده علی شبانه غذا در کیسه بر پشت خود به خانه های مستمندان برساند و جویای حالشان بشود؟! پیامبر برای ما فرستاده نشده بود؟!

اصلا اینها که جزو دین ما نیست، دین ما همان اقامه نمازهای در صف اول، همان جایگاه های مشخص در مسجد، همان تسبیح شمردن های وقت پر کن است...

" والذین یکنزون الذهب والفضة ولاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم" توبه / 340

کسانی که طلا و نقره را ذخیره کرده و در راه خدا انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت بده.

حرف آخر:

با این وضعیت وای بر ما که چشمامون رو بستیم تا سیاهی های جامعه رو نبینیم و همیشه بدنبال مقاصد شخصی خودمون بودیم, نمی دونم جواب خدا رو چی می خوایم بدیم! آخه اون با ما اتمام حجت کرده... دلیل، توجیه و نمی دونم هم تو کار وارد نیست...

  • مبتدی

نظرات  (۱)

سلام
حج و حاجی ک جای خود دارد

بسیجی حداقل ب فکر اردو جهادی در جنوب شهر باشن!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی