چراغ هدایت
این روزها که زیارت عاشورا میخوانم و به این فراز « اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد » میرسم، با خود میگویم چقدر زندگیت، اخلاق و رفتارت،پوششت، نماز و عبادت، احترام به والدینت، خواب و بیداریت، اصلا سبک زندگیت شبیه به پاکترین انسانهای روی زمین است.
ترس این را دارم که بنشینم و حساب اعمالم را کنم، میترسم! چون مطمئن نیستم که در نبرد با هوای نفس من برنده میدان مبارزه ام یا شیطان و نفس اماره بر من غلبه کرده اند، اصلا چقدر اعمالم مورد رضایت خداست؟
از امام پرسیدند: میزان اعمال چیست؟ ایشان پاسخ دادند: میزان شباهت اعمال شما به اعمال ما خاندان پیامبر می باشد، هرچه نزدیکتر و شبیه تر کفه ترازوی اعمالتان سنگین تر و پربار تر.
حال به این نکته فکر کنیم که آیا اسوه زندگی مان همان اشخاص سفارش شده خداست؟ یا همگام با نفس سرکش بدنبال الگوهایی کوچک و غفلت زده رفته ایم؟ چقدر در رسانه ها و اجتماعات بدنبال الگو و نمونه برای زندگی گشته ایم؟ از فلان بازیگر و فلان بازیکن و فلان سیاستمدار و در هر برهه زمانی از یکی تقلید کرده ایم، و سفارش خدا را به فراموشی سپرده ایم.
خداوند در قرآن میفرماید : « من حال قومی را تغییر نمیدهم، مگر اینکه خودشان بخواهند»، آری ما خودمان خواستیم که با این شیوه زندگی خود را اداره کنیم و هیچ کسی را در امور خود راه ندهیم.
مشکل بزرگ زندگی مان اینست که چراغ هدایتی همچون حسین بن علی را نادیده گرفته و حتی لحظه ای بدنبال تفکر و جستجو در زندگی حضرت نرفتیم، هرسال منتظر محرمی شدیم که دست بر سینه به او عرض ارادت کنیم ولی به این فکر نبودیم که چه اندازه از سال گذشته در زندگی خودمان، در رفتار خانوادگی و اجتماعی تغییر ایجاد کرده ایم که مورد پسند حضرت واقع شود، چقدر؟؟؟