من یک مبتدی هستم

در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود

من یک مبتدی هستم

در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود

من یک مبتدی هستم

زود بیدار شدم تاسرساعت برسم
بایدامروز به غوغای قیامت برسم
من به قدقامت یاران نرسیدم ای کاش
لااقل رکعت اخر به جماعت برسم
آه مادر!مگرازمن چه گناهی سرزد
که دعاکردی وگفتی به سلامت برسم؟
طمع بوسه مدار ازلبم ای چشمه که من
نذردارم لب تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزه ست...دعاکن من نیز
این چنین کال نمانم به شهادت برسم
محمدمهدی سیار

پیام های کوتاه
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۳ , ۱۱:۱۶
    نماز
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۳ مطلب با موضوع «سبک زندگی» ثبت شده است

چراغ هدایت

مبتدی |

این روزها که زیارت عاشورا میخوانم و به این فراز « اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد » میرسم، با خود میگویم چقدر زندگیت، اخلاق و رفتارت،پوششت، نماز و عبادت، احترام به والدینت، خواب و بیداریت، اصلا سبک زندگیت شبیه به پاکترین انسانهای روی زمین است.

ترس این را دارم که بنشینم و حساب اعمالم را کنم، میترسم! چون مطمئن نیستم که در نبرد با هوای نفس من برنده میدان مبارزه ام یا شیطان و نفس اماره بر من غلبه کرده اند، اصلا چقدر اعمالم مورد رضایت خداست؟

از امام پرسیدند: میزان اعمال چیست؟ ایشان پاسخ دادند: میزان شباهت اعمال شما به اعمال ما خاندان پیامبر می باشد، هرچه نزدیکتر و شبیه تر کفه ترازوی اعمالتان سنگین تر و پربار تر.

حال به این نکته فکر کنیم که آیا اسوه زندگی مان همان اشخاص سفارش شده خداست؟ یا همگام با نفس سرکش بدنبال الگوهایی کوچک و غفلت زده رفته ایم؟ چقدر در رسانه ها و اجتماعات بدنبال الگو و نمونه برای زندگی گشته ایم؟ از فلان بازیگر و فلان بازیکن و فلان سیاستمدار و در هر برهه زمانی از یکی تقلید کرده ایم، و سفارش خدا را به فراموشی سپرده ایم.

خداوند در قرآن میفرماید : « من حال قومی را تغییر نمیدهم، مگر اینکه خودشان بخواهند»، آری ما خودمان خواستیم که با این شیوه زندگی خود را اداره کنیم و هیچ کسی را در امور خود راه ندهیم.

مشکل بزرگ زندگی مان اینست که چراغ هدایتی همچون حسین بن علی را نادیده گرفته و حتی لحظه ای بدنبال تفکر و جستجو در زندگی حضرت نرفتیم، هرسال منتظر محرمی شدیم که دست بر سینه به او عرض ارادت کنیم ولی به این فکر نبودیم که چه اندازه از سال گذشته در زندگی خودمان، در رفتار خانوادگی و اجتماعی تغییر ایجاد کرده ایم که مورد پسند حضرت واقع شود، چقدر؟؟؟

مطمئنم که خیلی وقته قسمت جنوب شهر سر نزدی و تو خونه گرم ونرمت تو بالا شهر راحت نشستی، میدونم زحمت کشیدی رسیدی اونجا و الانم دغدغه کاریت زیاده و سرت خیلی شلوغه؛ ولی ازت یه خواهشی دارم، بیا همین فردا تصمیم بگیر که به پایین شهر، پایین خط راه آهن هم یه سری بزنی، ببین از رنگ ماشینت هم نترس خط نمیندازن، اینقد خوششون میاد که حتی برات تمیزشم میکنن. اصلا چی میشه یه روز بدون ماشین و لباس مارکدار بیای بیرون، با یه لباس معمولی و بدون ماشین. حالا اگه حوصله اینم نداری اونا که میان بالا شهر، همونا که سر چهرراه و تقاطع آدامس و گل میفروشن، همون دختری که برا سلامتیت اسپند دود میکنه، یا همون پسری که چند روز پیش با لنگ شیشه ماشینت رو برق انداخت همونا رو میگم.

آری برای من وتو هم کربلایی است اما در این زمان ودر این مکان آماده شو، بار و بندیلت را ببند که فرصت کمی داری، بانک الرحیل دارد به گوش میرسد، زود باش که امام تو را میخواند دیگر وقتش رسیده که از همه چیز،حتی از تفریحات روزمره دل بکنی و آماده یاری مولایت باشی.

اما چگونه؟با چه اسبابی؟باچه ابزاری؟

سرگردانی،بدنبال الگو ونمونه میگردی تا در این مسیر پای گذاری، من برایت الگو معرفی میکنم تا بدانی جوانی همچون من وتو این مسیر را رفته است. وراه را برای من و تو هموار کرده است.و از او میخواهم که دست ماراهم بگیرد.

 الگوی زندگی من حضرت علی اکبر است.